1
به طور قطع ، تحقق يا عدم تحقق شعارهايي از اين قبيل ، منوط به اراده اجرايي و انديشه فرهنگي طراحان و سياستگذاران است ، اينكه تا چه اندازه بر عملي شدن يك فكر جديد پافشاري شود و ازپيمودن راه هاي رفته پرهيز گردد ، نكته اي قابل تامل است .
به اعتقاد تحليلگر فرهنگي مهر ، نگاهي از سر تحقيق به سياستهاي حوزه كتاب و نشر در سالهاي گذشته مبين نكاتي است كه برخي از آنها جاي بحث و تعمق دارد ، افراط دراعطاي پروانه نشر به انبوه داوطلبان ( صرف علاقه ظاهري به نشر كتاب و برخورداري از مدرك تحصيلي معين ) ، تسريع درصدور مجوز نشر براي كتابهاي ارجاع داده شده از سوي ناشران ( با اين پيشفرض كه درصورت عدم توجه به مولفه هاي فرهنگي ، ديني ، اخلاقي و ... جمع آوري خواهد شود ) ، لزوم توليد و ارائه حداقل پنج عنوان كتاب در طول يك سال به عنوان كارنامه نشر يك واحد انتشاراتي در طول سال و ابطال پروانه ناشر در صورت عدم رعايت اين قانون ، نبود نظارتي فني و علمي بر آثار ترجمه اي و شبه ترجمه اي كه با گرته برداري ناشيانه و يا آگاهانه از آثار وارداتي به عنوان كتاب عرضه مي شود و ناشر را از پرداخت حق التاليف و حق التصوير معاف مي سازد و ... ، از جمله همين نكات است كه اميد است در سايه تحقق شعار " نهضت كتابخواني " و تاكيد بر مخاطب محوري ، بخشي از اين مشكلات تعديل گردد .
2
اما به راستي مفهوم " نهضت كتابخواني " چيست ؟ و مكانيزم جدي براي عينيت بخشي جدي به اين نهضت فرهنگي كدام است ؟ چگونه مي توان از ناشر محوري يا مولف محوري - كه طي ساليان گذشته تا اندازه اي به مرز افراط و تفريط هم نزديك شد - به " مخاطب محوري " رسيد ؟ و ...
واقعيت امر اين است كه مطالعه و تفكر نيز بايد مانند ساير مسائل زندگي يك شهروند خود به " مسئله " تبديل شود ؛ اما چگونه ؟!
مخاطب عمومي كتاب - بدون درنظرگرفتن موقعيت اجتماعي و معيشتي ، مدرك تحصيلي و ... ، بايد مورد تشويق و ترغيب قرار بگيرد كه متاسفانه تا به حال اين اتفاق نيفتاده و يا اگر قدم هايي نيز برداشته شده ، نمود وسيع نداشته است ، گاه تحركاتي در قالب اهداي " بن كتاب " بوده كه آن هم با كمترين تدبير نظارتي صورت گرفته و خود ، زمينه ساز داد و ستد مالي شده و به سود دلالان اين وادي تمام شده است !
اهداي كتاب به اقشار مختلف جامعه در قالب پاداش فرهنگي ، عيدانه كتاب يا هر عنوان برازنده ديگر و به تبع آن برگزاري نشست ها و مسابقات چكيده نويسي - يا چكيده گويي اثر - علاوه بر تشخص بخشي به كتاب و تكريم كتابخوان واقعي ، بخشي از استراتژي فرهنگي " نهضت كتابخواني " را نيز محقق مي سازد ... ، اين مهم حتي از عهده كوچكترين موسسات صنعتي و غيرفرهنگي هم ساخته است ، و صد البته كه تدبير و توان مديريتي بالا در اجرا ، از تحميل هزينه هاي اضافه نيز جلوگيري مي كند .
در راستاي برگزاري همين نشست ها مي توان پاي مولفان را هم به جمع هاي مردمي باز كرد ، آنچه تا امروز بوده ، مولف و مترجم و مورخ و زمين شناس و شاعر و ... ، غالبا در اجتماعات رسمي ، همايشها ، جلسات رونمايي كتاب و ... حضور يافته و كمتر پيش آمده است كه خالص و مخلص ، در جمع مردم عادي حاضر شوند . سود اين مواجهه فرهنگي و تبادل گفت و گوها متوجه فرهنگ كتابخواني است ، به طور مثال مي توان به رمانها و داستانهايي اشاره كرد كه نويسندگان آنها از جمع كارگران ساده و سختكوش جامعه ما هستند و حضور يك كارگر نويسنده و اهل فكر در بين همكاران خود در قالب " نشست نقد كتاب " يا " رونمايي اثر " امر دشواري نيست كه فقط از عهده وزارت ارشاد ساخته باشد و يا صرفا اين وزارتخانه مسئول و موظف به اجراي آن باشد ، حال بماند كه فوايد بسيار ديگري هم در صورت اجراي اين طرح شامل حال صاحبان و مديران موسسات و ادارات و سازمانهاي ما مي شود و ...
3
" كاهش بودجه فرهنگ " نقل داغ محافل فرهنگي و مطبوعات ما در هفته گذشته بود . طبعتا اين كاهش " حوزه نشر " را نيز بي نصيب نمي گذارد ... ، از سويي ديگرگفته شده كه بخشي از بودجه نشر به تجهيز كتابخانه هاي عمومي اختصاص مي يابد كه تصميم مباركي است ، اما به قرار معلوم ، بايد شاهد قفسه هايي خالي دركتابخانه ها باشيم ! چون فقط بخش ناچيزي از" بودجه تجهيز كتابخانه ها " براي " خريد كتاب " هزينه مي شود .
طي هفته هاي گذشته اعضاي كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي ، نشست هايي مشترك با مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزار كرده اند ، با اين دغدغه ارجمند و فرهنگي كه حوزه نشر بيش از پيش تقويت شود . تعدادي از اظهار نظرات مبني برناكامي هايي در حوزه نشر در گذشته بوده است كه در جاي خود بايد مورد بررسي قرار گرفته و اصلاحات لازم صورت بگيرد ، اما مهم تر از آن ، آينده اين حوزه آسيب پذير است و ترميم زخم ها و نارسايي هايي كه جز با " وفاق " امكانپذير نخواهد بود ، با عنايت به اينكه فرصت ها هم با شتاب درحال عبورند ، اگر " نهضت كتابخواني " در محدوده و حاشيه اما و اگرهاي معمول فرو غلتد و مخاطب عمومي كتاب باز هم - به دلايلي عديده - صرفا روي جلد تازه هاي فرهنگ و انديشه را رصد كند ، باز هم اتفاقي نخواهد افتاد .
اكنون كه در مجلس شوراي اسلامي امكان جابه جايي بودجه در برخي موارد وجود دارد ، مي توان دولت را در اجراي سياست هاي فرهنگي ياري كرد و پا را از وادي شعار به ميدان عمل گذارد ، اين مكانيزم حمايتي هم مي تواند " كتاب ايران " را به بازارجهاني نزديك كند ، و اين اعتقاد راسخ را عينيت ببخشد كه : فيلمساز و موسيقيدان و شاعر و تئوري پرداز و حتي سياستمدار هم از " كتاب " شروع كرده اند ... ، آيا كم عنايتي به كتاب ، مقدمه اي بر تزلزل فرهنگي نخواهد بود ؟
اما نكته تعجب برانگيز آخر ، سياست سكوت و خاموشي معنادار انجمن ها و تشكل هاي غيردولتي در مقابل كاهش بودجه فرهنگ و حوزه نشر است ، اين خاموشي و بي تفاوتي تا كجاي راه با ما همراه خواهد بود ؟ با كاهش موجودي صندوق " وام اهل قلم " ، بودجه " خريد كتاب از ناشران و نويسندگان " و ... چگونه مي توان " نهضت كتابخواني " را احيا كرد و در راستاي آن حوزه هاي ارزشي و فعالان فرهنگ مكتوب را نيز مورد حمايت قرار داد و ... ؟ از تشكلهايي مانند " انجمن نويسندگان كودك و نوجوان " ، " انجمن قلم ايران " ، " انجمن ناشران فرهنگي كودك و نوجوان " و ... كه نقش آنان در مقاطع مختلف در تئوري و عمل برجسته بوده است ، انتظار مي رود امروز نيز با تحليل سياست هاي فرهنگي دولت در حوزه كتاب و نشر و با هدف آسيب شناسي مسائل روز ، ازارائه پيشنهادات و نظرات كارشناسانه خود دريغ نكنند .
خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : " نهضت كتابخواني " از شعارهاي دولت جديد در عرصه فرهنگ است كه در نخستين نشست وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي با خبرنگاران رسانه ها نيز مورد تاكيد قرار گرفت .
کد خبر 283232
نظر شما